جدول جو
جدول جو

معنی قرم دنگ - جستجوی لغت در جدول جو

قرم دنگ
درویزه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از درم سنگ
تصویر درم سنگ
چیزی که به وزن یک درم باشد، وزن یک درم
فرهنگ فارسی عمید
(قُ رُ دَ)
برای پوشانیدن معنی زشت قرمساق، قرمدنگ و گاه قرم پف گویند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اُ رُ مِ دُ)
نام پدر سوان ّسیس کیلیکی از صاحب منصبان بحریۀ ایران بزمان خشایارشا. (ایران باستان ص 742) ، شکافته شدن، بسیار نگریستن بسستی و بر هم زدن چشم، اندک اشک ریزه ریختن: ارمش فی الدّمع، ای ارش قلیلاً. (منتهی الأرب)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ دَ)
دهی است از دهستان ززوماهرو بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. واقع در 72هزارگزی جنوب باختری الیگودرز و 31هزارگزی خاور راه شوسۀ ازنا - بالا رود، با 165 تن سکنه. آب آن از چشمه و قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قرمدنگ
تصویر قرمدنگ
احمق، دیوث
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرمدنگ
تصویر قرمدنگ
((قُ رُ دَ))
دیوث، بی غیرت، احمق
فرهنگ فارسی معین
توکای سیاه براق و نوک زرد
فرهنگ گویش مازندرانی